اينجا مي خواهم براي اولين نكته يكي از دوستان كه روش ادرار کردن سگ در روز نامه رو به سگش آموزش داده رو منتقل كنم تجربه آموزش اوليه سگ در 2 ماه از اوايل بهمن ماه يک سگ ترير 1 ماهه خريدم و اين درحالي بود که اين اولين باري بود که مي خواستم يک سگ تربيت کنم و هيچ تجربه اي نداشتم .وقتي سگ رو به منزل آوردم اونرو روي زمين توي اتاقم گذاشتم و بدون هيچ درنگي کاري کرد که همون همه روياهاي من رو از نگهداري سگ به يک دردسر تبديل کرد ، بله درست وسط اتاقم (جیش) دستشوئي کرد !
شنيده بودم بايد سگ رو دعوا کنم و اونرو به زور به جايي ببرم که اين کار رو کرده و پوزه حيوان رو به منطقه مورد نظر نزديک کنم اما بعد چند روز ديدم کاملا حيوان رو دارم عصبي و لجبازتر مي کنم .قطره هاي ادرار و روشهاي سنتي هم بي فايده بود ، سگ من شبها توي اتاقم مي خوابيد و انقدر وابسته شده بود که حتي وقتي به حمام يا دستشويي مي رفتم پشت در انقدر سر و صدا مي کرد که اشکم رو در مي اورد و از طرفي مجبور شده بودم کل فرشها و زيراندازها رو جمع کنم تا اينکه با گروه پانسی شاپ آشنا شدم و راهنمايي هاي اونها باعث شد که الان بعد تقريبا 70روز سگي داشته باشم مهربان ،حرف گوش کن ، سرحال و قابل کنترل !
تجربه زير چکيده اي از دستورالعملها و آموزشهاي اونها که من انجام دادم و نتيجه معجزه آسا گرفتم اونهم در کمترين زمان .اولين کاري که کردم محوطه اي تقريبا به مساحت 2 متر مربع در کنج ديوار براش ساختم ، گوشه اي از محوطه با زيرانداز جاي خواب براش ساختم و بقيه محوطه کاملا روزنامه قرار دادم .توله کوچولو وقتي در اين محوطه قرار ميگيره عين اسب رام نشده سرکش و بهونه گيره و کلي سر و صدا مي کنه ، اما بايد اين سر و صداها رو تحمل کرد و بهشون بي توجه بود تا نتيجه گرفت و سگ رو مثل اسب رام شده ، متين و حرف گوش کن بار اورد .ازجاييکه ابتدا محوطه در اتاق خودم بود سگ با ديدن من خيلي بيقراري مي کرد اما بزودي محوطه رو به سالن خونه منتقل کردم تا اطراف سگ بدور از رفت و آمد و سر و صدا باشه .سر و صداي سگ خصوصا شبها ديونم مي کرد ولي با اطمينان به من ميگفتن تحمل کن و بي توجه باش چرا که کافي بود يک بار سگ رو از محوطه خارج مي کردم تا دفعات بعدي هم بدونه با اينکار ميتونه بيرون بياد.
خيلي وقتها وقتي برام مهمون مي اومد با رفتن مهمانها باز تا صبح ناله مي کرد ، علتش واضح بود ، اون نبايد تا مدتي در کنارش ، شاهد رفت و آمد وشلوغي مي بود با رعايت کردن اين مورد رفته رفته صداهاي اون کمتر شد اما از جاييکه سگ به طور غريزي از مادرش ياد گرفته جاي خوابش رو خيس نکنه ، انگاري کل محوطه رو جاي خواب مي دونست و بهيچ عنوان حاضر نبود روي روزنامه ها مدفوع کنه.
وقتي با ديدن حرکات چرخشي حول يک محور از اون ، مي فهميدم که مدفوع داره و اونو به جاي مورد نظر مي بردم حاضر نبود کارش رو اونجا انجام بده و من انقدر تحمل کردم تا سرانجام براي اولين بار داخل محوطه ، مدفوع کرد . اين باعث شد تا انگاري نيمي از راه رو رفته باشم چون بعد چند روز ديگه صدا نميکرد .اما بايد مواظب زمانهايي که تيوون رو براي بازي به بيرون محوطه مي اوردم ، ميبودم چون گاهي در اثر عدم کنترل ، حين بازي ، ايست مي کرد و همونجايي که بود ادرار ميکرد ، اين کار سگ به چند دليل بد بود ، اوليش ايجاد دردسر براي شستن منطقه مورد نظر ، دوميش بايد بوي ادرار از اونجا کاملا متوجه بشه چون بعدا سگ با بو کشيدم ، ممکنه بره همونجا ادرار کنه که البته اين کار با استفاده از سرکه انجام ميشد و سوم اينکه سگ براي ادرار کردن ، مقيد و شرطي بار نمي اومد ، پس سعي مي کردم اونرو زماني براي باز از محوطه خارج کنم که دستشوئيش رو کرده باشه .
يادمه گاهي حيوان بد من رو عصبي مي کرد و حتي يکي دوباري اونرو به شدت تنبيه بدني کردم و حاصلش جز دپرس شدن حيوان و عذاب وجدان براي من چيزي نبود . کم کم با آرام تر شدن حيوان روزنامه ها رو کم کردم . شايد 10 روز طول کشيد تا در محوطه فقط يک روزنامه باقي موند .بعد اين زمان فقط چند باري به اشتباه سگ در قسمت ممنوعه ادرار کرد و البته چون ، حين مدفوع کردن حرکات چرخشي داره گاهي قسمتي از مدفوع در کنار روزنامه ، دفع ميشد که اين از طرف سگ اجتناب ناپزير بود اما در اين زمانها دادن تذکر به سگ و صبر پيشه کردن کفايت ميکنه .براي اينکه به سگ بفهمونم همه اينه که جاييکه روزنامه هست بايد دستشويي کنه نه اينکه صرفا در اون نقطه اي که تا تالا روزنامه بوده ، بعد مدتي جاي روزنامه رو داخل محوطه عوض ميکردم و اکثرا سگ مي رفت همونجا کارش رو مي کرد .
خوبيه اين قضيه اينه که اينجوري سگ با روزنامه آشنا ميشه و اگه روزي به جايي برديمش که محيط براش تازگي داشت اما با قرار دادن روزنامه در محل مورد نظر اون خواهد دانست که جاي دستشويي کردن کجاست .گاهي براي زمان کوتاه سگ رو خارج محوطه به قلاده و بند مخصوص مي بستم و در کنارش روزنامه هم ميگذاشتم و اگر روي روزنامه کارش رو مي کرد تشويقش مي کردم ، از جاييکه سگها بسيار عاطفي و حساس و باهوش هستند با تشويق شاهد موفقيت سريع در يادگيري حيوان بودم . اما زمان بستن حيوان نبايد طولاني مي شد چون اونرو عصبي مي کرد .لازمه بگم براي برس کشيدن موهاي سگ و با تميز کردن چشمهاش چون هرگز روي زمين آروم نمي استاد با اونرو روي سکوي بلند در حد 1 متر يا مثلا صندلي اوپن آشپزخانه مي گذاشتم و در اين حالت چون سگ ترس از ارتفاع داره تکون نمي خورد و اجازه ميداد تا کارم رو انجام بدم .يک مورد مهم ديگه بکار گيري کلمه ” نه ” بود که چون زود اونرو ياد ميگيره کارايي بسياري در کنترل سگ داره و ميشه کلي توي تربيت ازش بهره برد .
انتخاب اسم سگ هم نبايد خيلي طول مي کشيد چون بازم سگ قابل کنترل بود ، گاهي فقط با تغيير تُن صدا در حين صدا کردن سگ منظورم رو از انجام ندادن کاري خاص بهش مي فهموندم .شبهاي اول براي اينکه سگ در نيمه هاي شب صدا نکنه بهترين روش اين بود که غذاي کافي در ساعات پاياني شب مثل 11 تا 12 بهش مي دادم اما بهر حال غذا دادن رو همواره در ساعات ثابتي مثل 7 ؛ 15 و 23 انجام دادم و از دادن چيزهاي متفرقه در بين ساعات پرهیز کردم البته بعد از واکسيناسيون اول به پيشنهاد دکتر دامپزشک از ميوه آنهم بين وعده ها استفاده کردم .آب رو فقط روزي 2 بار به حيوان دادم تا شب کمتر نياز به دفع ادرار داشته باشه و بشه در روند آموزش دفع ادرار پيشرفت حاصل بشه .
بعد يک ماه با اينکه هم سير بود و هم دستشويي نداشت باز سر و صدا مي کرد و باز به راهنمايي پانسی شاپ محل خوابش رو مسقف کردم، اینکار بسيار ساده بود با يک 4 پايه و يک پتو و چون سگها جاهاي تاريک و دنج رو دوست دارندر زير چنين جايگاهي احساس آرامش مي کنن و سر و صداي حيوان اينجا هم قطع شد .بعد از 50 روز سگ به دستشويي کردن روي روزنامه کاملا آشنا شده بود ، سر و صداي شبانه نداشت و اذيت کردن هایش خيلي کم شده بود اما باز گاهي روي فرش در حين بازي ، از دستش در ميرفت و ادرار مي کرد ، باز هم به توصيه پانسی شاپ از اين روش استفاده کردم :داخل تمام يا توالت يا جاييکه محل مورد نظر براي دستشويي کردن دائمي سگ خواهد بود روزنامه مي گذاشتم و قبل از خروج حيوان از محوطه براي بازي اون رو به محل مورد نظر مي بردم و بالا سرش مي ایستادم تا ادرار کنه ، و گاهي در رو جفت مي کردم تا بدونه بايد اين کار رو انجام بده . اوايل کمي قر ميزد اما بعد 3 يا 4 روز ديگه بدون مقاومتي اين کار رو ميکرد و تشويق مي شد .گاهي هم که حتي با بستن در ، کارش رو نمي کرد اونرو بر مي گردوندم سرجاش تا بدونه اگه ادارار نکنه از بازي خبري نيست.
بعد تقريبا 60 روز که در واقع حيوان 3 ماه بود در حين بازي در تمام را باز مي گذاشتم و در نزديکي حمام با سگ بازي مي کردم و به محض احساس که سگ ادرار داره اونرو خيلي آرام به حمام راهنمايي مي کردم .فکر مي کنم به فاصله 5 روز از اين قضيه بود که ديدم سگ بدون تذکر و راهنمايي من به تمام ميره و روي روزنامه کارش رو انجام ميده و مياد بيرون .و بعد 70 روز از نگهداري سگم که الان 3 ماه و نيم داره درب محوطه رو برداشتم اما اون به جز براي بازي و دستشويي کردن اجازه خروج از محوطه رو نداره .و الان بسيار راحت اتوماتيک ميره به تمام کارش رو ميکنه و برميگرده به محل محوطه اش .مرحله بعدي که فکر ميکنم چند هفته بعد باشه هم برداشتن کل قفسه هاست اما به شرطي که سرپناهي گرم و نرم در همون محوطه يا جاي خواب سابقش وجود داشنه باشه تا سگ هميشه قابل کنترل باشه .سگي که جاي خواب و زندگي خصوصي داره هميشه مستقل و قابل کنترل خواهد بود .از ابتدا اجازه ندادن تا سگ به اتاق خواب يا تخت من بياد چرا که در سگ آموزش مقيد بودن به محوطه اش ، سردرگم و مردد ميشه .از ورود سگ به آشپز خونه بايد جلوگيري مي کردم و اين فقط با گفتن ” نه ” و اشاره با دست به سمت محوطه سگ عملي ميشد .چون سگ در ماههاي اول دندان در مياره زياد گاز ميگيره و روش من اين بود که اگر در زمانهاي غير بازي گازم مي گرفت پوزه حيوان رو ميگرفتم و فک بالا و پاييني رو ، نه خيلي محکم فشار مي دادم تا بدونه نتيجه گاز گرفتن چيه .يادم نره بگم روزنامه ها بايد بدون لبه مي بودند و ترجيحا بايد از 2 طرف ثابت ميشدند چون در غير اينصورت گاهي در غيبت من سگ روزنامه رو مثل گوشت چرخ کرده ، ريز ريز ميکرد